ناگفته نماند كه خوف از خدا نبايد بيش از حد متعارف باشد كه به حد قنوط و يأس و نوميدى از رحمت خداى رحمان برسد؛ و اين ناپسند و مذموم است و چه بسا موجب زياد كردن گناه و شايد كفر و ضلالت گردد؛ چنانكه بعضى از گناهكاران مىگويند:
مىدانم كه جهنمى هستم و خدا مرا نمىبخشد. اينگونه گفتار، در احاديث و آيات، نهى شده اند. خداوند تعالى مىفرمايد:
قل يا عبادي الذين أسرفوا على أنفسهم لا تقنطوا من رحمة الله إن الله يغفر الذنوب جميعا إنه هو الغفور الرحيم؛[1] بگو اى بندگان من كه بر خود اسراف و ستم نمودهايد، از رحمت خدا نوميد نشويد؛ به راستى خداوند تمام گناهان را مىآمرزد؛ زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است.
إن الله لا يغفر أن يشرك به و يغفر ما دون ذلك لمن يشاء و من يشرك بالله فقد افترى إثما عظيما؛[2] به راستى خداوند شرك را نمىآمرزد، ولى پايينتر از آن را براى هركس بخواهد (شايسته بداند) مىبخشد.
و إني لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدى؛[3] به راستى من هر كس را كه توبه كند و ايمان آورد و عمل صالح انجام دهد، سپس هدايت شود، مى آمرزم.
پس با سه شرط، گناهان آمرزيده مىشوند: توبه، ايمان واقعى و عمل صالح و نيك.
و لا تيأسوا من روح الله إنه لا ييأس من روح الله إلا القوم الكافرون؛[4]
از رحمت خدا مأيوس نشويد به راستى از رحمت خدا نوميد نمىشود جز گروه كافران. بنابراين، انسان مؤمن نبايد در هيچ شرايطى، از رحمت خداى متعال مأيوس شود، بلكه هميشه بايد بين خوف و رجا باشد؛ در عين حالى كه خوف دارد رجا و اميدوارى هم به رحمت خدا داشته باشد. خوف او به اندازهاى باشد كه هميشه او را از
گناه و معصيت باز دارد و همچنين اميدوارىاش به شكلى باشد كه پرجرأت و جسور و بىباك نباشد.
اندازه نگه دار كه اندازه نكوست | هم لايق دشمن است و هم لايق دوست | |
[5]
[1] ( 1). سورهى زمر، آيهى 53.
[2] ( 2). سورهى نساء، آيهى 48 و 116.
[3] ( 3). سورهى طه، آيهى 82.
[4] ( 4). سورهى يوسف، آيهى 87.
[5] جزايرى، محمدعلى، دروس اخلاق اسلامى، 1جلد