این خاورشناس به جای این که نظریه و تحقیقات خود را براساس مطالعات دقیق و رجوع به تاریخهای معتبر اسلامی پی ریزی نماید و استنباط خود را بر اسنادی محکم استوار نماید، براساس گفتار گویندگان کم سواد و خرافی ترکیه - که معمولا مبنای گفتار آنها روی حدسیات بی پایه و استماع از افواه همنوع خود بوده است - دربارهی فلسفه قیام امام حسین (ع) بحثی صوری کرده و نتیجه گرفته است که قیام آن حضرت صرفا برای کشته شدن بوده است و بعد هم کسب شهرت کرده!
ماربین آنچه را میشنیده یادداشت کرده و چون دربارهی قیام حسین (ع) جز همین مسموعات چیز دیگری در دست نداشته گمان کرده که آنچه در مجالس عزاداری ترکیه شنیده صددرصد صحیح است و از اینرو شنیدنیهای خود را به عنوان حقایق قطعی تاریخ امام حسین (ع) تلقی کرده و پس از بازگشت به اروپا مسموعات خود را به عنوان ره آورد سفر شرق برای غربیها نوشته است، همچنان که رسم است بیشتر نویسندهها یادداشتهای خود را منتشر میکنند.
بعد از آنکه نوشتههای ماربین دربارهی فلسفهی قیام امام حسین (ع) به زبانهای شرقی ترجمه شد شرقیهای غربزده آنچه را که ماربین گفته است بعنوان صادرات غرب تلقی کرده و مانند سند تاریخی مستدل دهن به دهن در مجالس نقل نمودند. بلکه برخی از نادانها یا نویسندگان غیر محقق چون وحی آسمانی بدان تکیه زده و آن را مدرک نوشتههای خویش قرار داده اند. و البته این عادت زشت در میان شرقیهای غربزده، چندان تازگی ندارد. تا اینکه کتاب به دست علامه شهیر نابغه اسلام شیخ محمد حسین کاشف الغطاء رسید مطالب او نقد و رشتهی او را پنبه نمود.
همسفر تا بهشت...برچسب : نویسنده : akhlagh1a بازدید : 247